زندگی قالی بزرگیست /که تو می بافی ومن می بافم،همه بافنده ایم./عرفان نظر آهاری

(قالی هستی)

قالی رنگ رنگ هستی را
تا که بوده ست و بود، می بافیم
نقشه ای را که داده است ازل
بانخ هست و بود می بافیم
.
ناگهانی، شدیم بافنده
بهر این قالی فزاینده
نقش های بهاری زنده
جمله، عندالورود می بافیم
.
اختیار است دست ما گاهی
گه درنگ و شتاب و کژ راهی
گاه با جبر ‌، سعی ما واهی
غرق گفت و شنود می بافیم
.
رنگ سرخ و سپید و عنابی
ارغوانی و روشن و آبی
رنگ زرد و بنفش و سرخابی
سرمه ای یا کبود می بافیم
.
همه بافنده گان نقشه که هست
گاه از جام آرزو سرمست
در مسیر زمان بی بن بست
بی زیان یاکه سود می بافیم
.
قرن ها قالی است بر سر دار
خلق عالم تمام بر سرکار
خوب یابد، به صف قطار قطار
تار ها را به پود می بافیم
.
می زند جست، بوته ها، گل ها
بر سر شاخه بهت بلبل ها
لاله و یاسمین و سنبل ها
به گمان خلود می بافیم
.
نیش (پاکی) و زخم ها درما
کارگاه نمور و پر سرما
با عرق های چهره در گرما
باتمام وجود،می بافیم....

.
رضا افضلی
مشهد، دهم آبان ماه ۹۷