یتیمان «دمشق» / رضا افضلی
یتیمان «دمشق»
...
..
مغول تبارهای نوظهور!
هراس شما
از خیابان ها وبازارها
وفرود گاه های جهان
آرامش بشررا فراری داده است
/
به نام دین
آدمیان را
یه ناگهان خاکستر می کنید
وپدر ها را منفجر
تا همسرانشان
در خیابان های «استانبول» و «دُبی»
شرافت را با لقمه ای نان طاق بزنند
ویتیمان «دمشق»
در بازارهای «تقسیم» بی عدالتی «استانبول»
دریوزگی کنند
/
کودکان بی پدررا
مادر بزرگ ها
شیرخشک می دهند
و مادران در کارخانه های هنوز تعطیل نشده
عرق می ریزند
تا کفش وکلاه یتیمکانشان را فراهم کنند
/
عروسان را
در آغاز پیوندشان بیوه می کنید
وتازه یتیمان را عادت می دهید
که هر گز نوازش دستان پدر را به یاد نیاورند
وزنان در تمام عمر
عکس همسرانشان را به اسیران آزاد شده نشان دهند
به امیدی که شناسایی شوند
/
انجمن های گمشدگان
بعد سال های دراز
کیسگکی استخوان پوسیده را
با وزنی کمتر از نوزادی
تحویل مادران می دهند
که پسر شما پیدا شده است
/
کسی نیست
که بتواند کشتگان را شماره کند
سال هاست
«پروتز» ها بازار سیاه پیدا کرده اند
ودختران شرقی
به شوهران با دست و پا نمی اندیشند
/
نابکاران زمین!
گنداب های جهان
تف نفرتی باد
برچشم های از نقاب بیرون زده تان
/
«صدام» ها
در زباله دان گم شده
و «قزافی» ها و «پینوشه» ها
به درک فرستاده شده اند
اما شیوخ عرب
میان برکه های خون
کاخ های عشرت می سازند
تا عشوه گران عاج اندام
روی کف پوش شمش های زر
برقصند
وخادمان حرمین را سرکیف کنند
/
نفرین تاریخ و بیزاری جهان
نثارتان باد!
از بشریت سوخته
چه می خواهید؟
که با نام خدا و بدعت آیین
بر بندگان راستینش می تازید
وبرای به کرسی نشاندن «من» کینه جویتان
بیگناهان را به قربانگاه می برید
تا به گودال کویرهای بی نام پنهان کنید.
پیرو کدام پیامبرید؟
که با ابلیس
هم پیاله می شوید؟
ومغول های تاریخی
پیش شما
لنگ انداخته اند.
/
زمین شرم دارد که شما ساکنانش بوده اید
آسمان شرم دارد
که چتر شما بوده است.
/
رضا افضلی
کانادا تورنتو هشتم جولای 2016
جمعه هجدهم تیر ماه 1395
...
..
مغول تبارهای نوظهور!
هراس شما
از خیابان ها وبازارها
وفرود گاه های جهان
آرامش بشررا فراری داده است
/
به نام دین
آدمیان را
یه ناگهان خاکستر می کنید
وپدر ها را منفجر
تا همسرانشان
در خیابان های «استانبول» و «دُبی»
شرافت را با لقمه ای نان طاق بزنند
ویتیمان «دمشق»
در بازارهای «تقسیم» بی عدالتی «استانبول»
دریوزگی کنند
/
کودکان بی پدررا
مادر بزرگ ها
شیرخشک می دهند
و مادران در کارخانه های هنوز تعطیل نشده
عرق می ریزند
تا کفش وکلاه یتیمکانشان را فراهم کنند
/
عروسان را
در آغاز پیوندشان بیوه می کنید
وتازه یتیمان را عادت می دهید
که هر گز نوازش دستان پدر را به یاد نیاورند
وزنان در تمام عمر
عکس همسرانشان را به اسیران آزاد شده نشان دهند
به امیدی که شناسایی شوند
/
انجمن های گمشدگان
بعد سال های دراز
کیسگکی استخوان پوسیده را
با وزنی کمتر از نوزادی
تحویل مادران می دهند
که پسر شما پیدا شده است
/
کسی نیست
که بتواند کشتگان را شماره کند
سال هاست
«پروتز» ها بازار سیاه پیدا کرده اند
ودختران شرقی
به شوهران با دست و پا نمی اندیشند
/
نابکاران زمین!
گنداب های جهان
تف نفرتی باد
برچشم های از نقاب بیرون زده تان
/
«صدام» ها
در زباله دان گم شده
و «قزافی» ها و «پینوشه» ها
به درک فرستاده شده اند
اما شیوخ عرب
میان برکه های خون
کاخ های عشرت می سازند
تا عشوه گران عاج اندام
روی کف پوش شمش های زر
برقصند
وخادمان حرمین را سرکیف کنند
/
نفرین تاریخ و بیزاری جهان
نثارتان باد!
از بشریت سوخته
چه می خواهید؟
که با نام خدا و بدعت آیین
بر بندگان راستینش می تازید
وبرای به کرسی نشاندن «من» کینه جویتان
بیگناهان را به قربانگاه می برید
تا به گودال کویرهای بی نام پنهان کنید.
پیرو کدام پیامبرید؟
که با ابلیس
هم پیاله می شوید؟
ومغول های تاریخی
پیش شما
لنگ انداخته اند.
/
زمین شرم دارد که شما ساکنانش بوده اید
آسمان شرم دارد
که چتر شما بوده است.
/
رضا افضلی
کانادا تورنتو هشتم جولای 2016
جمعه هجدهم تیر ماه 1395
http://rezaafzali.blogfa.com/posts/ عناوین مطالب وبلاگ رضا افضلی
https://invalid.invalid/reza.afzali.7/photos_all مطالبم در فیس بوک
https://telegram.me/Reza_afzali_channel
رضا افضلی
شعرها و نوشته ها
+ نوشته شده در بیست و هشتم تیر ۱۳۹۵ ساعت 4:39 توسط رضا افضلی
|