اين سوي پل

به: استاد محمّد قهرمان

 /

هر واژه اي كه جوش زنان بر زبان گذشت

سيلابِ آتش است كز آتشفشان گذشت

داند برهنه پاي، چه بر ما گذشته است

وقتي ز راه خار و نمك خونچكان گذشت

تُندركشيد نعره و انبوهِ آذرخش

چون نيزه هاي شعله ور از آسمان گذشت

بس پاره ابر آمد و بي گرية زلال

بر آسمان چو گلّة اسبِ دوان گذشت

اينك زمانه، رودِ بلندي است كف به لب

با صد هزار لاله كه پرپر، بران گذشت

در سُرب بارِ داغ چه پرسي ز حالِ ما

بر تو چگونه رفت به ما هم همان گذشت

تا چون چراغ، راه نُمايد به شبروان

بس سُرخگل، به راه شكفت و زجان گذشت

خورشيد را اگركه به مقتل نبرده اند

اين خون تازه چيست كه بر آسمان گذشت

بردستِ من کتاب و به لب های من غزل

عمرم کنارِ صائبِ شعرِ زمان گذشت

آن جا که روی جُلگة کشمیرِ شعرِ هند

چون باد، تک سوار غزل « قهرمان» گذشت.

                                        رضا افضلی  21/4/61

://rezaafzali.blogfa.com/posts/ عناوین مطالب وبلاگ رضا افضلی
https://www.facebook.com/reza.afzali.7/photos_all مطالبم در فیس بوک

://rezaafzali.blogfa.com/posts/ عناوین مطالب وبلاگ رضا افضلی
https://www.facebook.com/reza.afzali.7/photos_all مطالبم در فیس بوک