مكرّر مي كند آخ و اوفينا/از منظومة (مشهدی های قدیمی)سرودة رضا افضلی در سال ۱۳۷۷
مكرّر مي كند آخ و اوفينا
به نقل از منظومة بلندمنتشر نشدة (مشهدی های قدیمی)
سرودة رضا افضلی در سال ۱۳۷۷
درآن جايي كه خلوت مالِ زن هاست
مجالِ شادي و فرياد و غوغاست
چو آيد حرف هاي محرمانه
«نرينه» رانده می گردد زخانه
فضا را پُركند امواجِ خنده
مثال رَفرفِ صدها پرنده
زني با عشوه ها، رقصان و دف زن
به گِردِ او زنان ،خندان و كف زن
بخواند زن سرود «خاله رورو»
به حالِِ خم شدن،برخاستن،دو
جلو آورده با «بالِش» شكم را
نشان داده چوآبستن ورم را
نهد با جيغ، روي پنجه، پاها
بخواند شعرِ «رورو» با اداها:
خدايا از فشارِ درد مردم
بلانسبت چه .ُه بود اين كه خوردم
مكرّر مي كند آخ و اوفينا
جماعت كف زند گرمِ تماشا1
//اگر بوي خوش از ديگي روان است//
اگر بوي خوش از ديگي روان است
كمي زان، روزيِ همسايگان است
محبّت ها، قرينِ سادگي هاست
به رسمِ «كاسة همسادگي» هاست
به وقتِ ظهر بيني سايه اي را
كه كوبد خانة همسايه اي را
بگويد،چون دهد ظرف غذارا
نباشد اين غذا، قابل شمارا
سرِ بُشقاب و كاسه گه قدح ها
گرفته جِلوة قوسِ قُزَح ها
بُوَداز بس كه شادي بخش و خوشبو
بينگيزد زِ هر كودك هياهو
1- خاله رورو
«زایمان همواره یکی از مهم ترین بخشهای زندگی زنان را
از دیرباز تشکیل میدهد، نوع رنج و مرارت و در عین حال
شیرینی خاص از احساس وجود فرزند، زحمت و تلاش زنان
در دوران بارداری از مهم ترین مجالس نمایشهای شادیآور
زنانه است. در نمایش خاله رورو یکی از زنان با استفاده از
آرایش و لباس و قرار دادن چند پارچه در زیر لباس خود ادای
زن حامله را در میآورد، در اجرای تک نفره که با موسیقی
همراه میشود، زن با رقص و دیالوگ و آواز مراحل مختلف
بارداری را برای مخاطبان تشریح میکند و البته با دست
زدن و همراهی و پاسخ تماشاگران نیز مواجه میشود.
در این نمایش اگرچه حضور عنصر مخالف، یعنی مردان
مطرح نمی شود اما در سرتاسر اجرا رنج و مرارت و زحماتی
که زن در دوره بارداری متحمل میشود به رخ کشیده میشود.
زایمانی که در این نمایش پیش از وقت مقرر یعنی در هفت ماهگی
اتفاق میافتد. بازیگر نقش عروس با ذکر جزئیات مراحل مختلف بار
داری از ابتدا تا لحظه زایمان با رقص و آواز و همراهی تماشاگران به
دو هدف عمده از نظر روانشناسی شخصیت زن دست پیدا میکند.
نخست برتری زنان بر مردان و ارزش و فداکاری که یک زن در طول
بارداری و سپس زایمان فرزند ایفا می کند. این بروز شخصیت زنانه
را میتوان به نوعی اقتدار عاطفی آنان تلقی کرد. نوعی اقتدار ارزش
گرایانه که زن خود را در واقع به نوعی سرشار از مهر و معنویت در بعد
عاطفی از نظر استحکام خانوادگی و شرایط اجتماعی ستون و خیمه
خانواده قلمداد میکند. نمایش خاله رورو یک مرور و یادآوری توام با اقتدار،
برنامه ریزی و هدفمند از نقش و حضور زن در خانواده است که با تکرار آن
در مجالس زنانه به نوعی پالایش و قدردانی از نقش زن در درون این طیف
میپردازد. زنانی که مخاطب هستند ممکن است هر کدام فرزندی به دنیا
آورده باشند که در این صورت این یادآوری شیرین به لحاظ روان شناسی
تجدید خاطره ای دلنشین برای آنان تلقی میشود و تا حدودی اجر معنوی
آنان را دوباره به رخ میکشد و برای دخترانی که حضور دارند و هنوز ازدواج
نکرده اند نوعی آینده نگری شیرین را تداعی میکند. در لابه لای دیالوگ
ها و اشعار زن، جسته و گریخته مردان نیز مورد انتقاد قرار میگیرند و این
بخش دوم اجرا است که باظرافت و طنز و هجویههای خاصی مورد توجه قرار
میگیرد. خاله رورو نمایشی است تک پرسوناژی که بیشتر متکی بر حرکت
و آواز است.» به نقل از: خانم ربابه (فرزانه) دریاباری،دانش آموخته کارشناسی
روانشناسی مشاوره از دانشگاه الزهرا
جستجو در«گوگل» نشان می دهد که در هر شهری از شهرهای ایران روایتی
از «خاله رورو» وجود داشته ست. در تصنیف عامیانه«خاله رورو» تقریبا با تغییراتی
که در گویش های مختلف وجود دارد، مطالبی مشترک به چشم می خورد که
پاره ای از آن حرف ها چنین است:
خاله رورو
رو و رو
عدس پلو
لوبیا پلو
چند ماهه داری
خاله چرا نمی زایی؟
خاله جون قر بونتم
صد قه
بلا گردونتم
آتیشه
سر قلیونتم
رفیق
راه شمرونتم
آی خاله جون چند ماهه داری
خاله حالی که نداری....
علاقمندان در اینترنت خاله رورو را جستجو کنند.
