قطعه ای برای غزل قهرمان/ حامد علیزاده
آقای «حامد علیزاده» شاعرپرشوروپرخوان، یکی ازجوان ترین اعضای
انجمن ادبی استاد قهرمان و نویسنده ی اول وبلاگ:دوستداران استاد محمد قهرمان است. وبلاگ شخصی خود آقای علیزاده به نام کوچه های جابلقا
سابقه ای چند ساله دارد. این مطلب و قطعه ی خواندنی را از وبلاگ وی نقل می کنم:
قطعه ای برای غزل
«آقای روزبه قهرمان فرزند گرامی استاد محمد قهرمان چند سالی ست که برای ادامه ی تحصيل به همراه همسر و دختر خردسالش به تورنتو نقل مکان کرده است . نام دخترش غزل است که تنها نوه ی استاد قهرمان به شمار می رود . هر سه شنبه که به منزل استاد می روم عکس غزل را روی طاقچه می بينم .علاقه ی غير قابل وصف استاد قهرمان مرا بر آن داشت که اين قطعه را بسازم .
قطعه ای برای غزل قهرمان .
تمام هستی استاد قهرمان نوه ای ست
که خوردنی ست ؛ چرا ؟ چون که مثل قند شده
به پنج سالگی از عکس او چنين پيداست
که ناز و خوشگل و شيرين و دلپسند شده
وليک چند صباحی ست حضرت والا
شکسته خاطر و افسرده و نژند شده
سوال کردم : استاد ! هيچ معلوم است ؟
که نوشخند شما از چه نيشخند شده
ز رويتان ز چه پرواز کرده رنگ نشاط
به گردن دلتان غم چرا کمند شده
جواب داد : بری بودم از حسد زين پيش
ولی کنون دلم از رشک دردمند شده
در آتشم كه در آن سوی آب ها غزلی ست
كه روی دست غزل های من بلند شده»
حامد علیزاده 3/10/1385